پس از مراسم خاکسپاری دکتر علی شریعتی در زینبیه دمشق، در ایران کمتر مجالی برای برپایی مراسمی باشکوه وجود داشت، خصوصا اینکه پاره‌ای از دوستان و همفکران دکتر شریعتی در ایران حضور نداشتند. در این احوال امام موسی صدر در برپایی مراسم چهلم برای دکتر شریعتی در بیروت پیشقدم شد، و این مراسم در پایتخت لبنان بسیار باشکوه برگزار شد. در این مراسم خانواده و همفکران دکتر و شخصیت‌های مطرح روز از جمله یاسر عرفات و نمایندگان ۱۹ سازمان آزادیخواه شرکت کردند. سخنرانی به زبان عربی بود و امام موسی صدر، خود، به منظور رساندن مفاد آن به ایرانیان، آن را به فارسی بر روی نوار ضبط کردند. متن پیش رو از کتاب «خاطرات سیاسی-اجتماعی» دکتر صادق طباطبایی صص 52-66 عینا نقل می‌شود که توسط خود ایشان ترجمه شده و مقدار ناچیزی با ترجمه فارسی خود امام در کتاب «ادیان در خدمت انسان»، تفاوت دارد.

سخنرانی امام موسی صدر در مراسم چهلم دکتر علی شریعتی 

سخنرانی امام موسی صدر در مراسم چهلم دکتر علی شریعتی

بسم‌الله الرحمن الرحیم‏

‏‏الحمد لله رب‌العالمین. والصلاة و السلام علی خیر خلقه و خاتم رسله محمد و علی ‏‎ ‎‏انبیاء المرسلین. و سلام‌الله علی آل‌ بیته و صحبة الطاهرین، و من اتبعهم باحسان الی ‏‎ ‎‏یوم‌الدین.‏

 

‎‏برادران و خواهران دانشمند و بزرگوار، خواهر گرامی خانم دکتر شریعتی، برادر عزیزم ‏‎ ‎‏احسان، سلام‌ علیکم و رحمه‌الله و برکاته.‏

‏‏چرا در سوگ دکتر شریعتی جلسه‌ای به پا داشته و یاد او را گرامی می‌داریم. به چه ‏‎ ‎‏سبب محفلی به این عظمت برپا شده که مردان و زنان مبارز را دربرگرفته است؛ محفلی ‏‎ ‎‏که روحانیون روشنفکر در آن حاضرند و رهبران فکری از هر سو در آن گرد‏‎ ‎‏آمده‌اند. ‏‎ ‎‏من هم‌اکنون در برابر خود، رئیس دانشکده حقوق آقای دکتر محمد فرحات و برادر ‏‎ ‎‏دانشمند خود دکتر منیر شفیق و دیگر رهبران بزرگ فکری را می‌بینم. برای چه در اینجا ‏‎ ‎‏جمع شده‌ایم، تا یاد دکتر شریعتی را گرامی بداریم؟ چه رابطه‌ای است میان ما و او و ‏‎ ‎‏چه امری او را به ما پیوند می‌دهد؟ جواب این سوال را در حال و هوی و احوال انسانی ‏‎ ‎‏می‌بینیم که از اوضاع و شرایط محیط خود به ستوه آمده و نگرانی و دلهره‌ای را در افق ‏‎ ‎‏زندگی خود مشاهده می‌کند. آرمان‌های بلند او را هیچ‌یک از واقعیت‌های موجود ‎‏زندگی و جامعه‌اش، راضی نمی‌کند. از این‌رو به افق پیش روی خود می‌نگرد و تصمیم‎ ‎‏می‌گیرد تا محیط خود را تغییر دهد. حدیثی از پیغمبر اکرم نقل شده است که می‌فرماید: ‏‎ ‎‏پیامبران بیش از همه مردم گرفتارند و از وضع موجود رنج می‌برند. پس از آنان نوبت ‎‏به اوصیاء آنها می‌رسد و سرانجام هرکس که از دیگری برتر و بهتر باشد، زحمت و رنج بیشتری خواهد داشت.[1] این حدیث شریف تعب و زحمت کسانی را که تصمیم ‎‏می‌گیرند جامعه خود را تغییر دهند، نشان می‌دهد؛ زیرا شرایط حاکم بر جامعه‌شان آنها‎ ‎‏را راضی نمی‌کند و لذا درصدد برمی‌آیند آن را متحول سازند. رنج این افراد از وجود‎ کسانی نیز هست که به شرایط نابسامان موجود در جامعه تن در‌داده و از آن بهره ‎‏می‌برند. چنین انسان‌هایی ـ بنا به گفته نبی گرامی اسلام ـ هرچه بلند‌پروازتر بوده و ‏‎ ‎‏هرچه افکار آنها بلندتر باشد، صدمه بیشتری را تحمل می‌کنند.‏

‏‏در اوضاع و احوال کنونی، آنگاه که به افق پیش‌روی خود می‌نگریم و واقعیت‌های‎ ‎‏زندگی روزمره خود را در لبنان و در جهان عرب و در گستره گیتی در نظر می‌آوریم،‎ ‎‏امری را مشاهده نمی‌کنیم که بلندپروازی‌های ما را پاسخ داده، آرزوهای ما را برآورده ‏‎ساخته و دل‌ها و وجدان‌های ما را قانع سازد.‏

امام موسی صدر، پوران شریعت رضوی و یاسر عرفات در مراسم چهلم دکتر علی شریعتی

امام موسی صدر، پوران شریعت رضوی و یاسر عرفات در مراسم چهلم دکتر علی شریعتی

 

گروه‌های چهارگانه در برخورد با شرایط غیر آرمانی موجود

‏‏در مواجه و در برخورد با این وضع نامساعد، مردم به چهار دسته تقسیم می‌شوند. ‎دسته‌ای در مقابل واقعیت موجود تسلیم و در آن ذوب می‌شوند، با آن دمساز گشته و ‏‎به تمجید و به بهره‌برداری از آن می‌پردازند. اینان می‌کوشند برای وضع موجود ‏‎فلسفه‌ای ببافند و آن را صحیح بشمارند. در نتیجه با تحکیم وضع موجود به فساد مبتلا ‏‎ ‎‏می‌شوند. این‌ها مردمان ضعیفی هستند که ما در زمره آنان نیستیم و آنها را نیز از خود نمی‌دانیم. دسته دیگر که به نسبت از اینها قوی‌ترند، کسانی هستند که این وضع را ‏‎نمی‌پذیرند و از آن فرار کرده و به هجرت روی می‌آورند. به جامعه‌های دیگر پناه ‎‏می‌برند. به اروپا و آمریکا و جاهای دیگر کوچ می‌کنند، پناهگاه دیگری برای خود ‏‎می‌یابند و در آنجا عمر خود را سپری می‌کنند. این دسته البته از دسته اول قوی‌ترند‎ ‎‏ولی باز ما در زمره آنان نبوده و خود را از آنها نمی‌دانیم. گروه سوم که از دسته اول و‎ ‎‏دوم برترند، کسانی هستند که تسلیم واقعیت‌های موجود نمی‌شوند و فرار نیز نمی‌کنند. ‏‎اینان سعی می‌کنند با ایجاد تحول و دگرگونی در شرایط جامعه، اوضاع را به وضع ‏‎مطلوب و آرمانی خود تبدیل کنند. تصور می‌کنم که شما حضار گرامی از گروه اخیر باشید. زیرا وقتی می‌بینم، در این جلسه که برای تکریم بزرگمردی برپا شده است که او ‏‎ ‎‏را تربیت شده درد و رنج می‌شناسیم، همین که رهبر و سر شعله روشن انقلاب، ‎‏ابوعمار وارد می‌شود، یک مرتبه سوگ و ماتم جلسه ما به فرح و سرور تبدیل می‌شود ‎‏و از ضعف، قدرت به وجود می‌آید و از حزن، شادمانی و از یاس امید، به این نتیجه‎ ‎‏می‌رسم که شما و ما از مردمان دسته اول و دوم نیستیم، زیرا برای تغییر جامعه خود در‎ ‎‏تلاشیم. آنچه در جامعه ما و در منطقه ما و در جهان ما می‌گذرد، ما را ارضا نمی‌کند؛ ‎‏ولی نه تسلیم می‌شویم و نه راه فرار و مهاجرت را پیش می‌گیریم، بلکه می‌کوشیم این ‎‏وضع را تغییر دهیم. اما کسانی که می‌خواهند محیط خود را تغییر دهند نیز به دو دسته‎ ‎‏تقسیم می‌شوند: دسته اول کسانی هستند که اسلحه دیگران را به عاریت می‌گیرند.

‎‏بعضی از احزابی که ما با آنها پیوندی آرمانی نداشته و به آنها عقیده نیز نداریم، کسانی‎ ‎‏هستند که گرچه از دسته اول و دوم نیستند و از آنها برتر می‌باشند، ولی می‌کوشند از ‏‎ ‎‏اسلحه دیگران در راه تغییر جامعه خود استفاده کنند. اینان مصداق قول مولا ‏‎امیرالم‏‏و‏‏منین هستند که می‌فرماید: کسی را که به دنبال حق می‌گردد و اشتباه می‌کند، ‎‏نمی‌توان با کسی که به دنبال باطل می‌گردد و به آن می‌رسد، مقایسه کرد.[2] درست است که ما با این دسته از مردم که می‌خواهند جامعه خود را با اسلحه عاریتی تغییر دهند همگام و هم‌مرام نیستیم ولی به آنها احترام می‌گذاریم و آنها را از دسته‌های دیگر بهتر می‌شماریم. ما هرچند از این مردمی که برای تغییر جامعه خود قیام کرده و از ‏‎ایدئولوژی دیگران برای تغییر پیروی می‌کنند با احترام یاد می‌کنیم ولی خود را از این‎ ‎‏دسته نمی‌دانیم. زیرا معتقدیم سلاح و ابزاری را که از آن برای تغییر جامعه باید استفاده‎ ‎‏کرد باید با زمین و آسمان ما تناسب داشته باشد. ما نمی‌توانیم از ایدئولوژی و افکار عظیمی که به ما در زیر این آسمان و روی این زمین عرضه شده و از ایمان به خدا که برای ما بلندپروازی‌ها و هدفهای کران ناپیدا ایجاد می‌کند چشم بپوشیم. بنابراین از این ‏‎ ‎‏دسته نیز نیستیم.

نماز امام موسی صدر بر پیکر دکتر علی شریعتی در زینبیه دمشق

نماز امام موسی صدر بر پیکر دکتر علی شریعتی در زینبیه دمشق

 

باید اراده تغییر را در حوزه تقویت کنیم

‏‏آنگاه که ما به بررسی وضع موجود روی آورده و به اوضاع جهان عرب می‌نگریم، ‎‏می‌بینیم که شرایط و احوال به هیچ‌روی مطلوب نبوده و موجبات سرافرازی ما را فراهم ‏‎ ‎‏نمی‌کند. مشتی تروریست غاصب در اسرائیل حکومت می‌کنند و به تروریسم خود به ‏‎ ‎‏عنوان و به صورت یک رسالت نگریسته و لذا می‌کوشند رسالت مقدس آزاد کردن ‏‎ ‎‏فلسطین و تروریسم نام و نشان دهند. در عین حال نیز در جهان کسانی را می‌بینیم که به تبلیغات نابخردانه آنها گوش فرامی‌دهند. این اوضاع ما را پریشان‌‌خاطر و نگران می‌کند و برای ما قابل تحمل نیست زمانی که می‌بینیم وزیر خارجه آمریکا با آمد و ‏‎ ‎‏رفت خود به منطقه و در دیدار با رهبران کشورهای عرب، با همه سازش‌ها و ‏‎ ‎‏گذشت‌هایی که کرده‌اند، باز هم از آنها گذشت‌ها و امتیازات بیشتری طلب می‌کند. وقتی می‌بینیم با تمام گذشتهایی که اعراب از نظر اقتصادی، نفتی، جغرافیایی و نظامی‏‎ ‎‏‏در مقابل آمریکا کرده‌اند، هنوز هم سران حاکم بر جهان از کشورهای عربی عقب‌نشینی‌های بیشتری می‌طلبند تا مگر بتوانند تروریست‌های حکومت اسرائیل را راضی ‎‏کنند، به هیچ‌وجه نمی‌توانیم این وضع را قابل قبول بدانیم و آن را بپذیریم. هرچند ‏‎امروز نتوانیم این وضع را تغییر بدهیم ولی می‌توانیم حداقل گام نخست را در راهی که ‏‎ ‎‏هزاران کیلومتر مسافت دارد، برداریم. اگر امروز نتوانیم این وضع را تغییر بدهیم، بطور ‎‏یقین فردا آن را تغییر خواهیم داد. بنابراین گام نخست ما باید تصمیم و اراده بر تغییر وضع نامطلوب موجود باشد. باید تصمیم بگیریم که این وضع را تغییر دهیم.‏

 

آن‌ها به کمتر از افلاس ما قانع نیستند

‏‏از سویی دیگر به وضع داخلی خود در لبنان می‌نگریم، می‌بینیم که یک سال از این جنگ کثیفِ داخلی، جنگی که هیچ پیروزیی در آن نبود، می‌گذرد. در این معرکه‌ای که بدون سبب بر ما تحمیل شد، سعی و تلاش کردیم آرمان‌ها و شرافت‌ها و هدفهای خود را حفظ کنیم. با تمام مشکلات و مصیبتهایی که این جنگ برای لبنان به بار آورده است، باز می‌بینیم دسته‌ها و گروه‌هایی را که هنوز در حال و درصدد درگیری هستند و دیگران را به خون‌ریزی و جنگ دعوت و یا تحریک می‌کنند و دسته‌ای دیگر را می‌بینیم که تسلیم شده و در مقابل طغیان‌گران سرفرود آورده‌اند. ما این وضع را نمی‌توانیم قابل قبول بدانیم. وضع داخلی خود را نمی‌توانیم صحیح بپنداریم. به این ترتیب است که تلاش می‌کنیم از نظر داخلی، عربی و جهانی وضع را به کلی دگرگون کنیم و در راه عوض کردن این وضع گام برداریم. زیرا در غیر این صورت یا راه برای ما تسلیم شدن است که البته ما جزو دسته تسلیم‌شوندگان نیستیم، و یا راه دیگر فرار کردن است و ما جزو دسته فراری‌ها هم نیستیم. از سوی دیگر اسلحه دیگران و ایدئولوژی عاریتی دیگران را نیز نمی‌پذیریم زیرا که آنها با این امر از ما می‌خواهند که درماندگی و افلاس خود را اعلام کنیم. ما در افق خود تجربه‌هایی عظیم داریم. ما وارث انقلاب‌های اصیلی که در روی زمین ما و در زیر آسمان به وجود آمده و جهانی که دگرگون کرده است، هستیم. تجربه‌ای که توانسته است با تمام فقر و ضعف ظاهری که در ابتدا بر ما مستولی بود، با قدرت ایمان گام‌های محکمی بردارد و رفته رفته تمام ‏‎‎‏افق را تغییر دهد و ضعف را به قدرت، ی‏‏ا‏‏س را به ایمان و پراکندگی را به وحدت تغییر ‏‎ ‎‏دهد. ما پیرو یک چنین ایدئولوژی و ابزار نبردی هستیم.‏

پیکر دکتر شریعتی بر شانه شهید دکتر مفتح و دکتر صادق طباطبایی

پیکر دکتر شریعتی بر شانه شهید دکتر مفتح و دکتر صادق طباطبایی

 

شریعتی در چنین افقی ظاهر شده است

‏‏وقتی با چنین اوصاف و نگرشی به افق خود می‌نگریم، می‌بینیم مردی به نام دکتر علی شریعتی ظاهر شده است که توانسته است انقلاب اصیل، افکار اصیل و ایدئولوژی اصیل را برای تغییر شرایط منطقه ما به خوبی و به وضوح تبیین کند و آن را توضیح ‏‎ ‎‏دهد. به این دلیل است که او برای ما ثروتی است که با هیچ قیمتی قابل تعویض نیست. از افکار بزرگ و اصیل او بهره می‌گیریم و به او احترام می‌گذاریم. افکار او توانسته است تجربه عظیم تاریخی ما را که تاریکی‌ها را به نور و کفرها را به ایمان و پراکندگیها را به هماهنگی تبدیل کرده است، نشانمان دهد. کلمات دکتر علی شریعتی با تمام وضوح ثروت عظیمی در مقابل ما می‌گذارد. ما به او احترام می‌‌گذاریم، همچنان که اگر به سازمان فتح احترام می‌گذاریم، تنها برای این است که انقلابی علیه باطل و برای آزاد کردن زمینهای اشغال شده است. از این‌رو است که فتح را یک انقلاب اصیل می‌دانیم. انقلابی می‌دانیم که در روی زمین ما و در زیر آسمان ما و با افکار ما و قلبهای ما و آرزوهای ما تناسب و هماهنگی دارد. به این علت است که ما به فتح احترام می‌گذاریم و آن را ت‏‏ا‏‏یید می‌کنیم ما به -حرکت- فتح و دکتر شریعتی احترام می‌گذاریم زیرا آنها‎ تغییر‌دهندگانی هستند که به ایدئولوژی اصیل خود تکیه کرده‌اند. آنها را بنا بر اصطلاح ‏‎ ‎‏قرآن کسانی می‌دانیم که بر صراط مستقیم حرکت می‌کنند، نه آنان که «مغضوب علیهم‌» هستند و نه آنان که در سلک «الضالین» محسوب می‌شوند.‏

 

احترام به شریعتی احترام به اصالت فکری اوست

‏‏احترام به دکتر شریعتی به خاطر ارج‌گذاری به اصالت فکری اوست. او و کسانی که این راه را می‌روند می‌توانند نیروهای عظیمی را که در حال حاضر در جهان راکد مانده است، به حرکت درآورند. چه بسیار نیروهایی که در مساجد و معابر و دکانها و در گوشه‌ها و پیاده‌روهای زندگی، راکد و مهمل مانده‌اند و این افکار می‌تواند آنان را به حرکت درآورده و از آنها نیروی عظیمی بسازد. بنابراین در تقسیم‌بندی گروه‌هایی که ذکر شد، می‌توانیم همه این نیروها را در زمره دسته چهارم به حساب آوریم. دسته‌ای که تسلیم نمی‌شوند، فرار نمی‌کنند، اعتراف به ضعف و افلاس خود ندارند، بلکه برای تغییر با روش اصیل تلاش می‌کنند. بنابراین می‌توانیم خود را جزو این دسته بدانیم. ما که در این‌جا دور هم گرد آمده‌ایم، در سلک کسانی هستیم که برای تغییر و دگرگونی با هدف‌های اصیل و با بهره‌گیری از ابزارها و روش‌های اصیل، تلاش می‌کنند. ما و نمایندگان انقلاب فلسطین و جهادگران اریتره و پیکارگران دیگر انقلاب‌هایی که در سرتاسر جهان در تکاپو هستند، در این‌جا و به احترام دکتر شریعتی دور هم جمع شده‌ایم. ما گروه و جریانی هستیم که به باور من می‌توانیم خود را جهان چهارم بخوانیم. درست است که ما جزو جهان سوم هستیم و زیر بار دو قدرت شرق و غرب عالم نمی‌رویم، ولی می‌بینیم که جهان سومی‌ها خود دو دسته هستند، کسانی که به افلاس خود اعتراف کرده و از چپ و راست جهان، ایدئولوژی و راه و روش طلب می‌کنند و گروه دیگر کسانی هستند که به اصالت خود و به اصالت زمین و آسمان خود تکیه می‌کنند. این‌ها را ما جهان چهارم می‌نامیم و معتقدیم که باید دور هم جمع شوند تا در کنار هم قدرت پیدا کنند و با وحدت‌شان خود را از ضعف و پراکندگی برهانند. بنابراین همچنان که در زمان حیات دکتر شریعتی از او بهره‌های فراوان بردیم، در سوگ فقدان او نیز نیروهای اصیل و م‏‏و‏‏من، این‌جا دور هم جمع شده‌اند. نیروهایی که اگر به مدد نور و ایمان به خدای لایتناهی که به واسطه ایمان، به قلب و عقل ما راه می‌یابد متحد شویم، حتماً می‌توانیم قدرت کسب کنیم. با کمی دقت و بررسی وضع خود به وضوح می‌بینیم که این نیروهای اصیل، این پاکان مبارز، این م‏‏و‏‏منین به خدا حتماً باید ‏‎ ‎‏دور هم جمع شوند و با یکدیگر متحد گردند، در غیر این صورت با شدت و قساوت از همه طرف با آنها جنگ خواهد شد. اگر دور هم جمع نشویم و از خود دفاع نکنیم، حتی جنگ را به داخل خانه‌های ما خواهند کشید.

 

دست همگان را برای وحدت آرمانی می‌فشاریم

‏‏در لبنان و در جنگی که بر ما تحمیل شد، ما فقط از وطنمان، از وحدت و یکپارچگی لبنان، از عرب بودن لبنان و از قضیه آرمانی لبنان که همان دفاع از انقلاب فلسطین است، بدون این که قصد فساد و یا برتری‌جویی داشته باشیم، دفاع می‌کردیم. هنوز هم دست خود را به طرف همه دراز می‌کنیم تا برای وحدت لبنان و سلامت قضیه مقدس خود بتوانیم به نیروئی فائقه بدل شویم. این حق‌طلبی و حق‌جویی اگر به صورت نیرو و قدرتی درنیاید، اگر با وحدتی آرمانی که این نیروها با یکدیگر دارند، تبدیل به یک قدرت جهانی نشوند، بدون تردید اختلاف را در میان ما راه می‌دهند و صفوف ما را متشتت و قدرت ما را پراکنده می‌کنند و در صفوف ما جدایی خواهند انداخت. بنابراین ما راه دیگری نداریم و باید دور هم جمع شویم. برادران عزیز! هیچ چیزی به اندازه پراکندگی صفوف، نمی‌تواند انسان و قدرت او را تضعیف کند و او را از هدفش دور سازد.‏

 

حمایت از مسیحیان لبنان با اسلحه اسرائیل؟!

‏‏برادران عزیز! آیا نمی‌شنوید که نخست‌وزیر تروریست اسرائیل می‌گوید: اسلحه اسرائیلی در جنوب لبنان از مسیحیان حمایت می‌کند و مانع کشتار آنها می‌شود. آیا ما می‌توانیم در لبنان این اهانت را بپذیریم چه مسلمان باشیم چه مسیحی؟ ما هزار سال در این سرزمین مقدس با مسیحیان هماهنگ بودیم، همکاری می‌کردیم، با هم زندگی می‌کردیم، با هم غذا می‌خوردیم، رفت‌ وآمد می‌کردیم و در روستاهای خود زندگی مشترک داشتیم و با هم کار می‌کردیم. در آن زمان‌ها این اسرائیلیان کجا بودند؟ این اسلحه اسرائیل بود که بین ما و برادران مسیحی ما تفرقه انداخت. اسرائیل امروز در صدد است روابط ما را برهم زند. بعد از دو سال خون‌ریزی و کشتار، درست همان زمان که جنگ قدری فروکش کرد، این اسرائیلیان بودند که با حیله‌گری خود، جنگ مذهبی را در جنوب لبنان شعله‌ور ساختند. هستند کسانی که به خاطر دارند و اگر نه، از پاتریارک خوریش، این مرد پاک و راستگو س‏‏و‏‏ال کنید، در آن زمان که کشیش حیفا بود. اسرائیل دولت غاصب خود را ت‏‏ا‏‏سیس کرد. ابتدا بین مسلمانان و مسیحیان تفرقه ‎انداختند و به مسیحیان گفتند ما با شما کاری نداریم. فقط مسلمانان را بیرون خواهیم کرد. وقتی مسلمان را طرد کردند، به سراغ مسیحیان رفتند. ابتدا آنها را به مارونی، کاتولیک و روم تقسیم کردند. سپس یکی‌یکی به سراغشان رفتند و اموال آنها را توقیف و همه آنها را از خانه‌ا‌شان بیرون کردند.‏

سخنرانی یاسر عرفات در مراسم چهلم دکتر علی شریعتی

سخنرانی یاسر عرفات در مراسم چهلم دکتر علی شریعتی

 

نمونه زنده وحدت: خواندن دعای روزه در کلیسای کبوشین

‏‏من خود شخصاً دو یا سه‌بار این مطلب را از پاتریارک خوریش شنیدم. بنابراین طعنه و استهزای نخست‌وزیر اسرائیل متوجه چه کسی است؟ او به که می‌خندد؟ چه کسانی را می‌تواند گول بزند؟ چه کسی در لبنان این مصائب و مشکلات را ایجاد کرد؟ سه سال پیش درست در همین ایام، من خود شخصاً در کلیسای کبوشین وعظ و دعای روزه را خواندم. این درست مثل آن می‌ماند که یک نفر کشیش مسیحی خطبه نماز جمعه را ادا کند. چه کسی می‌تواند نمونه‌ای همچون همزیستی مسلمانان و مسیحیان را در لبنان، در گوشه‌ای دیگر از جهان ببیند؟ چه کسی جز اسرائیل مشکلات را برای ما خلق کرد؟ بنابراین ما باید در این روزگار با هم متحد شویم و با یکدیگر همکاری کنیم. دست در دست یکدیگر دهیم. لبنانی و فلسطینی یکی شویم. ما همگی، لبنانی‌ها و فلسطینی‌ها و سوری‌ها باید هماهنگ باشیم و با همه جهان عرب صف واحد تشکیل دهیم و در مقابل خطرهای اسرائیل که روز به روز شدت پیدا می‌کند بایستیم. مشکلات ما تا کجا می‌تواند پیش رود؟ تا چه حد می‌توانیم مشکلاتی را که برایمان خلق می‌کنند تحمل و در برابر آنها صبر کنیم؟ آیا این همه مصائبی که در جهان وجود داشته کافی نبوده است؟ آیا آن مشکلات را باید به لبنان منتقل کنند و ما را به دردسر و پریشانی وادار کنند. بعضی از سران عرب که در جنگ اثری جز ضرر برای ما نداشتند، هم‌اکنون سعی می‌کنند اختلافات خودشان را به جنوب ما و به کشور ما بکشانند.‏

 

هر روز برای ما یک امام یا یک مقام روحانی می‌تراشند

‏‏آیا این همه خسارت برای ما کافی نبوده است که حال هر روز می‌شنویم در گوشه‌ای یک امام و یا مقام روحانی و یا یک سازمان مخرب و وابسته به خود به وجود آورده‌اند؟ هر روز به یک جمعیت خیریه وعده‌های پوچ داده می‌شود. هر روز شنیده می‌شود که می‌خواهند برای شیعیان خدمت‌گذاری کنند و خیر شیعیان را می‌خواهند. آیا این دولت شیعی که این ادعاها را می‌کند، حقیقتاً خیر شیعیان را می‌خواهد؟ اگر خیرخواه شیعیان است و سعادت آنان را طلب می‌کند چرا دکتر شریعتی را کشتند؟ اگر خیر شیعیان و خدمت علمای دین را می‌خواستند چرا طالقانی را زندانی کردند؟ چرا علما و متفکرین بزرگ مسلمان را در ایران و به دست ساواک زندانی می‌کنند؟ این سازمان اطلاعات ایران است که صفوف شیعه را پاره‌پاره می‌کند و مردم را به زندان می‌اندازد و جمعیت ما را به مخاطره انداخته است. آنها می‌خواهند برای ما راهی را انتخاب بکنند که البته ما آن را نمی‌پذیریم. ما به هیچ‌وجه قبول نمی‌کنیم که یک دست خارجی، وحدت مذهبی ما و وطن ما را پراکنده و متشتت کند. به هیچ‌وجه این روش را نخواهیم پذیرفت. درست است که ما در جنگ ضعیف شدیم و مشکلات فراوان داریم و مشکلات داخلی و پریشانی‌ها و گرفتاری‌های ما از حد تمکن‌مان خارج است ولی هنوز آنقدر خون در بدن ما جریان دارد و همتی در ما وجود دارد که بتوانیم به این دسیسه‌ها و تصمیم‌های خطرناک «نه» بگوییم. بزرگان ما و رهبران ما یکه و تنها در مقابل جریان ظلم تاریخ می‌ایستادند و «نه» می‌گفتند.‏

 

امروز شاه ایران در هر گوشه‌ای از لبنان عمامه و محرابی می‌سازد

‏‏امروز مشاهده می‌کنیم هر روز می‌کوشند اینجا و آنجا آخوند بتراشند، عمامه بسازند و سازمان‌های سرّی و علنی به وجود بیاورند. هر روز می‌شنویم که می‌خواهند علاقمندی خود را به شیعه نشان دهند. اما تردیدی نداریم که به هیچ‌‌وجه علاقه‌ای به شیعه در آنها وجود ندارد. آنها می‌خواهند ما را از راه دفع فساد و نه گفتن به استثمار، بنابر قول مرحوم دکتر شریعتی، بازدارند. ما به هیچ‌وجه زمام لبنان عظیم خود را که کشور آزادی و بیداری و تلاش است، کشوری که نمونه همزیستی است، کشوری که مبارزه فکری را در راه جهاد افضل اختیار کرده است، کشوری که با هجرت بزرگان خود تمدن دنیا را پایه‌ریزی کرده است، کشوری که سرچشمه جوشان مقدس‌ترین انقلاب‌ها یعنی انقلاب فلسطین بوده است، به آنان نخواهیم داد. ما به هیچ‌وجه اجازه نخواهیم داد افراد تهی‌مغز و مزدوران کوچکی که جز پول، آن هم پول نفت ملتی اسیر، سرمایه‌ای در اختیار ندارند، وارد خانه‌های ما شوند و صفوف مذهبی ما را پراکنده کنند و در هر گوشه‌ای رهبری و محرابی و عمامه‌ای و محوری بسازند.‏

 

مزدوران خارجی را حتی اگر عمامه بر سر داشته باشند به جهنم می‌فرستیم

‏‏ما به هیچ‌وجه این روش را نمی‌پذیریم و بدون تردید با آن مبارزه خواهیم کرد. آنها پیروان کسانی هستند که سعی می‌کردند علی و حسین را بکشند و یاران آنها را از حقوق خود محروم کنند. آنها نمی‌خواهند ما در این راه قدم برداریم و به این دلیل است که سعی می‌کنند مردم را گمراه کنند. ما اگر هیچ امتیازی جز نیروی ادراک و قدرت تشخیص اوضاع و شناخت نیاز زمانه خود، که به اجتهاد معروف است، نداشتیم همان سرمایه برایمان کافی بود، توطئه‌ها و سحرهای آنها را در ما بی‌اثر کند. بنابراین مزدوران خارجی حتی اگر عمامه بر سر داشته باشند‏، حتی اگر امام نامیده شوند، باید به جهنم بروند؛ به جهنم فساد و به جهنم پول و به جهنم دشمنان علی و حسین. اگر آنان علاقمند به شیعه بودند روحانیون بزرگ و شخصیت‌های مبارز را در زندان نمی‌کشتند. صدها هزار زندانی در زندان نداشتند. به هیچ‌وجه ما نمی‌توانیم این روش را بپذیریم. ما در اینجا به دکتر شریعتی احترام می‌گذاریم زیرا دکتر شریعتی نمونه یک مبارز اصیل و عظیم است و از همین راه برای خود تسلی می‌جوییم. آرمان‌ها و افکار ‏‎ ‎‏دکتر شریعتی در بین ما درخشان است و احترام و تکریم به فکر دکتر شریعتی مبارزان جهان را در هرجا که باشند به دور یکدیگر جمع کرده است. در اسناد منتشره ساواک می‌بینیم که شاه ایران توسط دستگاه امنیتی و سفیر خود در لبنان تعدادی روحانی‌نما و  عناصر مزدور را با عناوین و القاب آیت الله و... علیه امام صدر بسیج کرده و با پول‌های بادآورده نفت، در صدد  ایجاد تفرقه در صفوف شیعیان متحد لبنان و دشمنی با رهبری آنان بوده است.

شهید دکتر چمران در مراسم تشییع پیکر دکتر شریعتی

شهید دکتر چمران در مراسم تشییع پیکر دکتر شریعتی

 

شریعتی با مرگ خود ما را به دور هم جمع کرد

‏‏بنابراین دکتر شریعتی با مرگ خود به ما موهبت دیگری عطا کرد و آن این که ما را دور هم جمع کرد و توانستیم با هم و در کنار هم بنشینیم و به دشمنان خود بیندیشیم و سعی کنیم افکار خود را با یکدیگر در میان بگذاریم و وضع بهتری برای خود و مردم خود درنظر بگیریم و ایجاد کنیم. ما با این بیدادگری‌ها و تجاوزات، با بیداری کامل و ادراک کامل مبارزه خواهیم کرد و دست به دست تمام مردم شریف جهان می‌دهیم. ما برادرانه از تمام لبنانی‌ها از هر گروهی که هستند درخواست می‌کنیم که با شناخت تحریکات بیگانگان و دشمنی‌های خارجی‌ها، منافع خصوصی را کنار بگذارند و دست به دست همدیگر دهند و با برادران فلسطینی و عرب خود همکاری کنند، تا بتوانیم از ‏‎ ‎‏بند مشکلات عظیمی که پیش‌روی داریم، خود را نجات دهیم. بدون شک زمانی که دست در دست هم و روی در روی دیگر و عقل در کنار عقل یکدیگر داشته باشیم و قلب‌هایمان با هم اتصال پیدا کند، این قلب به قلبِ آفرینش، به قلب ابدیت و به خدای جهان پیوند خواهد خورد و قدرتی برای ما ایجاد خواهد کرد که قابل شکست در مقابل هیچ کس نخواهد بود. بنابراین به امید خدا و با اعتماد به نصرت و راهنمایی او به دور یکدیگر جمع آییم و برای بهبود زندگی مردم گرفتار جهان گام برداریم.‏

‏‏والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته‏

 



[1] منسوب به جعفربن محمد (ع)، مصباح الشریعه، چاپ اول: بیروت، اعلی، ۱۴۰۰ق، ص۱۸۳.

[2] شریف رضی، محمدبن حسین، همان، ص۴۸، نهج‌البلاغه، تصحیح صبحی صالح، چاپ اول: قم، هجرت، 1414ق، ص48