- مدیر سایت
- شنبه ۲۹ خرداد ۰۰
- ۱۵:۴۳
- ۰ نظر
پس از مراسم خاکسپاری دکتر علی شریعتی در زینبیه دمشق، در ایران کمتر مجالی برای برپایی مراسمی باشکوه وجود داشت، خصوصا اینکه پارهای از دوستان و همفکران دکتر شریعتی در ایران حضور نداشتند. در این احوال امام موسی صدر در برپایی مراسم چهلم برای دکتر شریعتی در بیروت پیشقدم شد، و این مراسم در پایتخت لبنان بسیار باشکوه برگزار شد. در این مراسم خانواده و همفکران دکتر و شخصیتهای مطرح روز از جمله یاسر عرفات و نمایندگان ۱۹ سازمان آزادیخواه شرکت کردند. سخنرانی به زبان عربی بود و امام موسی صدر، خود، به منظور رساندن مفاد آن به ایرانیان، آن را به فارسی بر روی نوار ضبط کردند. متن پیش رو از کتاب «خاطرات سیاسی-اجتماعی» دکتر صادق طباطبایی صص 52-66 عینا نقل میشود که توسط خود ایشان ترجمه شده و مقدار ناچیزی با ترجمه فارسی خود امام در کتاب «ادیان در خدمت انسان»، تفاوت دارد.
سخنرانی امام موسی صدر در مراسم چهلم دکتر علی شریعتی
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمد لله ربالعالمین. والصلاة و السلام علی خیر خلقه و خاتم رسله محمد و علی انبیاء المرسلین. و سلامالله علی آل بیته و صحبة الطاهرین، و من اتبعهم باحسان الی یومالدین.
برادران و خواهران دانشمند و بزرگوار، خواهر گرامی خانم دکتر شریعتی، برادر عزیزم احسان، سلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
چرا در سوگ دکتر شریعتی جلسهای به پا داشته و یاد او را گرامی میداریم. به چه سبب محفلی به این عظمت برپا شده که مردان و زنان مبارز را دربرگرفته است؛ محفلی که روحانیون روشنفکر در آن حاضرند و رهبران فکری از هر سو در آن گرد آمدهاند. من هماکنون در برابر خود، رئیس دانشکده حقوق آقای دکتر محمد فرحات و برادر دانشمند خود دکتر منیر شفیق و دیگر رهبران بزرگ فکری را میبینم. برای چه در اینجا جمع شدهایم، تا یاد دکتر شریعتی را گرامی بداریم؟ چه رابطهای است میان ما و او و چه امری او را به ما پیوند میدهد؟ جواب این سوال را در حال و هوی و احوال انسانی میبینیم که از اوضاع و شرایط محیط خود به ستوه آمده و نگرانی و دلهرهای را در افق زندگی خود مشاهده میکند. آرمانهای بلند او را هیچیک از واقعیتهای موجود زندگی و جامعهاش، راضی نمیکند. از اینرو به افق پیش روی خود مینگرد و تصمیم میگیرد تا محیط خود را تغییر دهد. حدیثی از پیغمبر اکرم نقل شده است که میفرماید: پیامبران بیش از همه مردم گرفتارند و از وضع موجود رنج میبرند. پس از آنان نوبت به اوصیاء آنها میرسد و سرانجام هرکس که از دیگری برتر و بهتر باشد، زحمت و رنج بیشتری خواهد داشت.[1] این حدیث شریف تعب و زحمت کسانی را که تصمیم میگیرند جامعه خود را تغییر دهند، نشان میدهد؛ زیرا شرایط حاکم بر جامعهشان آنها را راضی نمیکند و لذا درصدد برمیآیند آن را متحول سازند. رنج این افراد از وجود کسانی نیز هست که به شرایط نابسامان موجود در جامعه تن درداده و از آن بهره میبرند. چنین انسانهایی ـ بنا به گفته نبی گرامی اسلام ـ هرچه بلندپروازتر بوده و هرچه افکار آنها بلندتر باشد، صدمه بیشتری را تحمل میکنند.
در اوضاع و احوال کنونی، آنگاه که به افق پیشروی خود مینگریم و واقعیتهای زندگی روزمره خود را در لبنان و در جهان عرب و در گستره گیتی در نظر میآوریم، امری را مشاهده نمیکنیم که بلندپروازیهای ما را پاسخ داده، آرزوهای ما را برآورده ساخته و دلها و وجدانهای ما را قانع سازد.
امام موسی صدر، پوران شریعت رضوی و یاسر عرفات در مراسم چهلم دکتر علی شریعتی
گروههای چهارگانه در برخورد با شرایط غیر آرمانی موجود
در مواجه و در برخورد با این وضع نامساعد، مردم به چهار دسته تقسیم میشوند. دستهای در مقابل واقعیت موجود تسلیم و در آن ذوب میشوند، با آن دمساز گشته و به تمجید و به بهرهبرداری از آن میپردازند. اینان میکوشند برای وضع موجود فلسفهای ببافند و آن را صحیح بشمارند. در نتیجه با تحکیم وضع موجود به فساد مبتلا میشوند. اینها مردمان ضعیفی هستند که ما در زمره آنان نیستیم و آنها را نیز از خود نمیدانیم. دسته دیگر که به نسبت از اینها قویترند، کسانی هستند که این وضع را نمیپذیرند و از آن فرار کرده و به هجرت روی میآورند. به جامعههای دیگر پناه میبرند. به اروپا و آمریکا و جاهای دیگر کوچ میکنند، پناهگاه دیگری برای خود مییابند و در آنجا عمر خود را سپری میکنند. این دسته البته از دسته اول قویترند ولی باز ما در زمره آنان نبوده و خود را از آنها نمیدانیم. گروه سوم که از دسته اول و دوم برترند، کسانی هستند که تسلیم واقعیتهای موجود نمیشوند و فرار نیز نمیکنند. اینان سعی میکنند با ایجاد تحول و دگرگونی در شرایط جامعه، اوضاع را به وضع مطلوب و آرمانی خود تبدیل کنند. تصور میکنم که شما حضار گرامی از گروه اخیر باشید. زیرا وقتی میبینم، در این جلسه که برای تکریم بزرگمردی برپا شده است که او را تربیت شده درد و رنج میشناسیم، همین که رهبر و سر شعله روشن انقلاب، ابوعمار وارد میشود، یک مرتبه سوگ و ماتم جلسه ما به فرح و سرور تبدیل میشود و از ضعف، قدرت به وجود میآید و از حزن، شادمانی و از یاس امید، به این نتیجه میرسم که شما و ما از مردمان دسته اول و دوم نیستیم، زیرا برای تغییر جامعه خود در تلاشیم. آنچه در جامعه ما و در منطقه ما و در جهان ما میگذرد، ما را ارضا نمیکند؛ ولی نه تسلیم میشویم و نه راه فرار و مهاجرت را پیش میگیریم، بلکه میکوشیم این وضع را تغییر دهیم. اما کسانی که میخواهند محیط خود را تغییر دهند نیز به دو دسته تقسیم میشوند: دسته اول کسانی هستند که اسلحه دیگران را به عاریت میگیرند.
بعضی از احزابی که ما با آنها پیوندی آرمانی نداشته و به آنها عقیده نیز نداریم، کسانی هستند که گرچه از دسته اول و دوم نیستند و از آنها برتر میباشند، ولی میکوشند از اسلحه دیگران در راه تغییر جامعه خود استفاده کنند. اینان مصداق قول مولا امیرالمومنین هستند که میفرماید: کسی را که به دنبال حق میگردد و اشتباه میکند، نمیتوان با کسی که به دنبال باطل میگردد و به آن میرسد، مقایسه کرد.[2] درست است که ما با این دسته از مردم که میخواهند جامعه خود را با اسلحه عاریتی تغییر دهند همگام و هممرام نیستیم ولی به آنها احترام میگذاریم و آنها را از دستههای دیگر بهتر میشماریم. ما هرچند از این مردمی که برای تغییر جامعه خود قیام کرده و از ایدئولوژی دیگران برای تغییر پیروی میکنند با احترام یاد میکنیم ولی خود را از این دسته نمیدانیم. زیرا معتقدیم سلاح و ابزاری را که از آن برای تغییر جامعه باید استفاده کرد باید با زمین و آسمان ما تناسب داشته باشد. ما نمیتوانیم از ایدئولوژی و افکار عظیمی که به ما در زیر این آسمان و روی این زمین عرضه شده و از ایمان به خدا که برای ما بلندپروازیها و هدفهای کران ناپیدا ایجاد میکند چشم بپوشیم. بنابراین از این دسته نیز نیستیم.
نماز امام موسی صدر بر پیکر دکتر علی شریعتی در زینبیه دمشق